قطره ای اشک چو دیدید همه جا دفن کنید
غصه و درد عزیزان مــــــــــرا دفن کنید
یک جــــهان عشق در این عــالم زیبا پیداست
آنکه بی مهر و وفا گشت . شما دفن کنید
ناله ای کودک بیمار مــــرا غمگین کرد
هر کجا ظلم و ستم بود . بیا دفن کنید
نیست در مذهب ما راه کج و پر خم و پیچ
قبله گـر کج شده است شیخ و ملا دفن کنید
پـــدر پیر دلـــــم حرف وفــــــــا یادم داد
هر که بشکست دلی بی سر و پا دفن کنید
جهل میثاق همه در بدری خاک بسریست
جاهل و فتنه گر و کذب و ریــا دفن کنید
میرویم ما همه ای وای غرورتو چی است
دل مبندید به عالم همه را دفـن کنید
تا بهار ریشه کند عشق در این کوچه ای ما
دو سه زیبا غزل از دفتر مــــــــا دفن کنید
نا خــــــدا
حرف دروغ نیست دل از ما گرفته ای
ای نو بهار عشق چه زیبا گرفته ای
ساحل نشسته ام بگیر در برت مرا
ای نا خدا حرمت دریا گرفته ای
من در عزای اشک تو پوشیده ام سیاه
تو حسن ماه و اختر شبها گرفته ای
غربت که از برای غمم باده میدهد
تو روزگار این می و مینا گرفته ای
فردا هوای یاد تو در دشت زندگیست
از لاله ها سرخی گلها گرفته ای
جایی ندیده ام که نباشد نشان عشق
ای نازنین تو گوشه ای هر جا گرفته ای
غرق دوچشم مست تو هستم بگو به خلق
ای آشنای دل دل ما را گرفته ای
درباره این سایت